اگر مسابقه دستمزدها و قیمت ها ایجاد شود نتیجه آن ونزوئلا خواهد شد / باید سیستم کوپنی را اجرا کنیم
اگر مسابقه دستمزدها و قیمت ها ایجاد شود نتیجه آن ونزوئلا خواهد شد / باید سیستم کوپنی را اجرا کنیم
چنانچه دولت، سیاست های اقتصادی خود را اصلاح نکند سال 98 به مراتب سخت تر از سال 97 خواهد بود و نتیجه مسابقه دستمزدها و قیمت ها، ونزوئلا خواهد شد.

گفتارنامه: مسعود دانشمند فعال باسابقه اقتصادی و رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و امارات معتقد است چنانچه دولت، سیاست های اقتصادی خود را اصلاح نکند سال ۹۸ به مراتب سخت تر از سال ۹۷ خواهد بود و نتیجه مسابقه دستمزدها و قیمت ها، ونزوئلا خواهد شد. مشروح گفت و گوی اختصاصی گفتارنامه با مسعود دانشمند که عضو موسس خانه اقتصاد ایران نیز می باشد را در ادامه می خوانید.

 

گفتارنامه: ارزیابی جنابعالی از حرکت اقتصاد ایران در سال ۹۷ چگونه است؟

هیچ شکی نیست که سال ۹۷ سال سختی برای اقتصاد ما بود. حتی می توان گفت در چهل سال گذشته،سال ۹۷ یکی از سخت ترین سالها بوده است.باید ببینیم چرا سال ۹۷ سال سختی بود. سال ۹۷ اتفاق خاصی در اقتصاد نیفتاد پس بحران از کجا شروع شد؟ در جواب باید گفت که بحران از روز ۲۰ فروردین شروع شد یعنی همان روزی که آقای جهانگیری ساعت ۳۰/۱۱ شب خبر ارز ۴۲۰۰ تومانی را اعلام کرد. همین موضوع باعث شد کلید بحران زده شود. واقعا این عدد ۴۲۰۰ تومان بر چه مبنایی اعلام شد؟ مبنای آن روشن نیست. مثالی می زنم در سال ۵۷ که ارز ۷ تومان بود در طول ۴۰ سال ما به طور متوسط ۲۰ درصد تورم داشتیم که برای کل ۴۰ سال ۸۰۰درصد می شود این ۸۰۰ درصد را اگر در ۷ تومان ضرب کنیم ۵۶۰۰ تومان می شود. پس این ۴۲۰۰ تومان از کجا آمد؟ آثار و تبعات اعلام ارز ۴۲۰۰ تومانی این بود که صاحبان اجناس و کالا سود زیادی بردند.پس بنابراین یک رانت برای همه کسانی که کالا و برای همه کارخانه هایی که مواد اولیه داشتند ایجاد شد. ضمن اینکه برای صرافی هایی که ارز را با قیمت پایین تر خریده بودند ایجاد گردید. از طرف دیگر کسانی که دستمزد ثابت دارند با یک فشار زیاد مواجه شدند زیرا با این دستمزد ثابت حالا با افزایش قیمت ها مواجه بودند. وقتی چنین وضعیتی پدید آمد دولت اصلاحاتی از طریق سامانه نیما انجام داد اما نه تنها نتیجه نداد بلکه قیمت دلار تا ۲۰ هزار تومان هم افزایش یافت. متاسفانه در این جهش دلار از ۴۲۰۰ تا ۲۰ هزار تومان دولت سکوت مطلق کرد.

گفتارنامه: برخی معتقدند که دولت از افزایش قیمت ارز برای جبران کسری بودجه خود استفاده کرده است. شما موافق این موضوع هستید؟

بدون تردید چنین بوده است. حتی اگر نیت آن را نداشته اما در عمل، این اتفاق افتاده است زیرا دولت بزرگترین دارنده ارز در کشور است بنابراین  چون دولت به ریال هزینه می کند وقتی ارز بالا برود از این منظر به سود دولت است.

گفتارنامه: این افزایش ناگهانی نرخ ارز چه آسیب هایی به تولید زد؟

ببینید وقتی یک واحد تولیدی ۱۰۰ میلیون تومان سرمایه در گردش دارد و قیمت ارز ۴ برابر شد سرمایه در گردش این واحد تولیدی به یک چهارم کاهش یافت. پس بنابراین چون میزان تولید کارخانجات کاهش پیدا کرد قیمت تمام شده تولید بالا رفت و متاسفانه همزمان کالاهایی وارد شد که هزینه آن از تولید داخل کمتر بود. یعنی در نتیجه سیاست های نادرست دولت، تولید داخلی به نفع واردات عقب نشینی کرد. انواع و اقسام کالاهای بی مصرف و غیرضروری با ارز ۴۲۰۰ تومانی وارد کشور شد. یعنی به هر وارد کننده ای که می خواست کالا وارد کند ارز دادند؛ کالاهای غیر ضروری مثل بند رخت آویز یا چوب بستنی وارد شد. همه این موارد نشان می داد که دولت می خواهد با عجله دلار خود را به ریال تبدیل کند. همین مسئله تورم را افزایش داد زیرا تولید کاهش یافته و در مقابل واردات با ارز ۴۲۰۰ تومانی انجام شد. هر چند مراجع  رسمی تورم را ۲۷ تا ۳۰ درصد اعلام کردند اما واقعیت میدانی تورم را حدود ۵۰ درصد نشان می داد.

گفتارنامه: صندوق بین المللی پول نرخ رشد اقتصاد ایران در سال ۲۰۱۸ را منفی ۹/۳ درصد اعلام کرده است. شما وضعیت رشد اقتصادی، تورم و سایر شاخص های کلان را در سال ۹۸ چگونه می بینید؟

من وضعیت را بدتر می بینم. در کنار همه این عوامل شاهد افزایش ۴۰۰ هزار تومانی دستمزدها در سال ۹۸ هستیم. من مخالف افزایش دستمزدها نیستم اگر مردم قدرت خرید نداشته باشند تولید متوقف می شود. اما این راه حل نمایندگان مجلس راه حل درستی نبود. یک مثال ساده می زنم. اگر مردم به دلیل نداشتن پول نتوانند شیر بخرند سوپرمارکت به شبکه توزیع می گوید که شیر کمتری به من بدهید شبکه توزیع هم همین پیام را به کارخانه می دهد و کارخانه هم خرید شیر از دامدار را کم می کند در نتیجه تولید لبنیات ما صدمه سنگینی می خورد. در حال حاضر هدف اصلی باید بر کالاهای اساسی مردم نظیر نان گوشت، مرغ روغن و برنج باشد. وقتی دستمزد بالا می رود قیمت تمام شده کالا و خدمات هم بالا می رود و باز باید دستمزد را بالا ببریم خب این مسابقه تا کجا می خواهد جلو برود؟ ونزوئلا دقیق ترین مثالی است که پیش روی ماست. اگر مسابقه دستمزدها و قیمت ها ایجاد شود نتیجه آن ونزوئلا خواهد شد.

گفتارنامه: خب راه حل پیشنهادی شما چیست؟

وقتی به کالاهای اساسی ارز ۴۲۰۰ تومانی داده می شود اما این کالاها با قیمت به مراتب بالاتری به دست مصرف کننده می رسد یعنی با ارز بازار آزاد به دست مشتری رسیده است. یعنی ما رانتی که به وارد کننده می دهیم را به مصرف کننده نهایی تحمیل می کنیم. راه حل پیشنهادی من این است که ما یارانه را به مصرف کننده نهایی بدهیم با این کار رانت از بین می رود و جلوی قاچاق کالاهای اساسی را می گیریم. ما باید برای گذار از این فضا و رسیدن به یک فضای تثبیت شده اقتصادی حدود ۲۰ قلم کالای اساسی را بر مبنای دلار ۲ هزار تومان از طریق کوپن به همه مردم بدهیم.  وقتی که همه مردم کوپن ها را دریافت کردند زندگی شان با حداقل دستمزد هم اداره خواهد شد و دیگر دغدغه ای برای تامین کالاهای اساسی شان نخواهند داشت. با این کار قیمت تمام شده کالاها به قبل از سال ۹۷ بر می گردد و اشتغال ما تقویت خواهد شد. البته این طرح باید در یک بازه سه تا پنج ساله اجرا شود و به تدریج کوپن را حذف کنیم.

گفتارنامه: نحوه توزیع این کالاهای اساسی کوپنی باید چگونه باشد که شاهد صف های طویل همان زمان جنگ نباشیم؟

زمان جنگ دیتا بیس های دقیق و تنوع فروشگاه ها به این اندازه نبود. ضمن اینکه وقتی کوپن ها الکترونیکی باشد دیگر مشکلات کوپن کاغذی وجود ندارد.

گفتارنامه: در پیشنهاد شما یارانه به تولید چگونه پیش بینی  شده است؟

امروز در دنیا مصرف کننده و بازار حرف اول را می زند. ما باید بازار خود را به تولیدات داخلی بدهیم. قطعا در این راه مشکلاتی داریم که یکی از آنها نظام بانکی است. بانکداری ما یک سیستم کهنه و قجری است. سیستم بانکی ما با بانکداری مدرن فاصله زیادی دارد. امروز بانک های ما بنگاه داری می کنند که خلاف نفس امانت تجارت است. متاسفانه بانک های ما با رانت اطلاعاتی که از مشتریان خود دارند کارهایی می کنند که خلاف اصل اعتماد است.ما باید بانکداری نوین با ابزار پولی امروزی استفاده کنیم. بانک باید شریک تولید باشد نه اینکه بنگاه داری کند. یک مثال برای حمایت از تولید می زنم. در سیلی که اخیرا در کشور آمد حدود ۱۰۰ هزار واحد مسکونی تخریب شد. ما به جای دادن وام های کم بهره به سیل زدگان می توانیم روش دیگری را اجرا کنیم. پیشنهاد من این است که دولت بیاید به سیل زدگان بگوید که به همه آنها یخچال، تلویزیون، اجاق گاز، فرش ماشینی، پتو و … را رایگان به آنان می دهد . با این کار تولید کارخانه ها بالا رفته و اشتغال افزایش خواهد یافت. با این کار ضریب چسبندگی ملت و دولت بسیار بالا خواهد رفت. برای ساخت خانه های سیل زدگان نیز وقتی این خانه ها ساخته شد هزینه آن را در اقساط طولانی مدت از سیل زدگان دریافت کند. اگر ما صرفا تسهیلات ارزان قیمت به سیل زدگان بدهیم نتیجه آن کوچ این افراد به حاشیه شهرهای بزرگ خواهد شد. اقتصاد ما باید با کار و تولید شکوفا شود. دولت باید طوری سیاستگذاری کند که دلبستگی سرمایه داران و کارآفرینان برای ماندن در ایران و انجام فعالیت اقتصادی بیشتر شود. من از اول انقلاب تا الان همیشه در ایران زندگی کرده ام و از این مملکت بیرون برو نیستم برای اینکه به کشورم علاقه فراوانی دارم. ما باید این علاقه را در همه به وجود آوریم که در مملکت خودمان کار و تولید کنند. اگر در طول این سالها قیمت دلار را همسو با تورم با یک شیب ملایم تعدیل می کردیم هرگز التهابات ارزی و رانت های هنگفت ناشی از آن ایجاد نمی شد.

گفتارنامه: پیش بینی شما از درآمدهای صادرات نفت در سال جدید گونه است؟ آیا تحریم نفتی ایران توسط دولت ترامپ برای ما مشکل ایجاد می کند؟

ما اگر مدیریت درستی داشته باشیم با فروش یک میلیون بشکه نفت در روز هم می توانیم خودمان را اداره کنیم.ما الان نزدیک ۴۰ میلیارد دلار صادرات غیر نفتی داریم. البته ارزش صادرات غیرنفتی ما در مقایسه با سال های قبل کاهش داشته که دلیل آن کاهش قیمت جهانی کالاها مثل سنگ آهن در بازار جهانی است. ضمن اینکه به خاطر تحریم ها یک سری از بازارهای صادراتی ما مسدود شده است. اگر ما ۴۰ میلیارد دلار صادرات غیر  نفتی را در کنار ۲۵ میلیارد دلار صادرات نفت داشته باشیم اصلا مشکلی نداریم و از محل این قیمت می توانیم واردات خود را انجام دهیم. البته دولت باید چند کار مهم انجام دهد که یکی از آنها کوچک کردن خودش است. اکنون دولت ۵/۲ میلیون پرسنل دارد که باید فکری به حال این وضعیت کند. نکته دیگر این است که خصوصی سازی باید درست و دقیق اجرا شود. متاسفانه در کشور ما خصوصی سازی به خوبی اجرا نشد. در همه جای دنیا خصوصی سازی با هدف تولید بیشتر و با کیفیت تر اجرا می شود ولی در ایران این موضوع هنوز تحقق نیافته است. در واگذاری ها ما به تولید و اشتغال توجهی نکردیم. باید به صنایع کوچک و متوسط که در بحران های اقتصادی بی پناه می شوند فکری کرد چون صنایع بزرگ همواره مورد حمایت دولت هستند اما این حمایت برای صنایع کوچک و متوسط وجود ندارد.

گفتارنامه: وضعیت اقتصاد کشور در سال ۹۸ را با توجه به سیل اخیر چگونه می بینید؟

سیل در استان هایی آمد که اکثر تولیدات کشاورزی در این استان هاست. بنابراین ما شاهد کاهش تولیدات کشاورزی و التهابات قیمتی خواهیم بود . محصولات کشاورزی که اکنون عرضه می شود در انبارها بوده اند و ما در ماه های آینده شاهد کاهش عرضه محصولات و بالارفتن قیمت ها خواهیم بود. تا زمانی که دولت سیاست های خود را اصلاح نکرده و فقط به حمایت، هدایت و نظارت نپردازد معضلات اقتصادی حل نخواهد شد.