گفتارنامه: كرونا ایران را هم مثل همه دنیا درگیر و گرفتار كرده است. آن هم در شرایطی كه ایران تحت تحریم است و باالطبع محدودیتهای زیادی متوجه ایران و ایرانیان میشود. دقیقا به همین دلیل، این روزها شاهد نوعی تقابل پنهان میان مردم و دولت هستیم كه نافرمانی مدنی آن هم در شرایط خطیر كرونایی را موجب شده است. در نتیجه، نگرانی از بالا رفتن تلفات و همچنین اوضاع معیشتی قشر اَسیبپذیر روز به روز بیشتر شده و طبیعتا تنش و نگرانی را به كل جامعه تزریق كرده است.
فریدون مجلسی، دیپلمات پیشین و تحلیلگر مسائل سیاسی در گفت و گو با «گفتارنامه» اظهار داشت: «مردم توقع دارند، نظام مدیریتی حمایتشان كند و وقتی این چنین نشد، برای اینكه سفره شبشان خالی نماند ناچار به شكستن قرنطینه میشوند. قویا تاكید میكنم، مردم تاوان ناكارآمدیها و سوءمدیریتها را می دهند. كشور ایران به قدری غنی است و به قدری ذخایر زیرمینی و رو زمینی دارد كه مردمش در روزهای سختی مثل حالا دستشان خالی نماند. اگر در گذشته غفلت نمیشد و آقایان به تكرار رویكردهای اشتباه اصرار نمیكردند، الان با این وضع بد روبرو نشده بودیم».
مشروح گفت و گوی گفتارنامه با فریدون مجلسی در ادامه می آید:
گفتارنامه: چرایی بیتوجهی به توصیههای كرونایی را در چه چیزی میتوان دید؛ بی پروایی یا بی اعتمادی به سیستم مدیریتی؟دلیل این نافرمانی تامل برانگیز را در هر دو موردی كه اشاره كردید، میتوان دید. گروهی از مردم متاسفانه نه تنها فقط كرونا، بلكه تهدیدهای دیگری هم كه پیرامون شان هست را جدی نمیگیرند. البته نمی توان در این مورد به خصوص بی اعتمادی به نظام تصمیم گیری را هم نادیده گرفت. همچنین وقتی كیسه دولت خالی باشد و نتواند از آسیب پذیرها دست گیری كند، آن ها ناچار به شكستن قرنطینه میشوند. درباره بعضی هم باید گفت، چون گرفتار هستند، چارهای به جز بیرون رفتن از خانه ندارند. همچنین گروهی قلیل هنوز موقعیت فعلی را باور نكردهاند كه سبك ایرانی شب عید و با سفرهای متعدد خودش را به نمایش گذاشت.
گفتارنامه: در شرایط كرونایی، میتوان نوعی تقابل را بین مردم و مسئولین مشاهده نمود؟
حتما. مردم خودشان با خودشان لج نمی كنند. در واقع مردم توقع دارند، نظام مدیریتی حمایت شان كند و وقتی این چنین نشد، برای این كه سفره شب شان خالی نماند ناچار به شكستن قرنطینه میشوند. قویا تاكید میكنم، مردم تاوان ناكارآمدی ها و سوء مدیریت ها را می دهند. كشور ایران به قدری غنی است و به قدری ذخایر زیرمینی و رو زمینی دارد كه مردم اش در روزهای سختی مثل حالا دست شان خالی نماند. اگر در گذشته غفلت نمیشد و آقایان به تكرار رویكردهای اشتباه اصرار نمی كردند، الان با این وضع بد روبرو نشده بودیم.
گفتارنامه: تكلیف چیست؛ با چه راهكارهایی میتوان تبعات كرونا را كم كرد؟
باید برای جلوگیری از تجمعات هر كاری كه لازم است، انجام شود. لازم است دولت به مردم تسهیلاتی بدهد و سپس از آن ها بخواهد از رفت و آمدهای غیر ضروری پرهیز كنند. حتی در پاریس هر شهروندی كه میخواهد از خانه خارج شود، باید دلیل بیرون رفتن را در یك فرم مشخص شده ای بنویسند تا دولت به آنها اجازه تردد بدهد. حتی برای خرید ما یحتاج لازم هم فاصله معینی تعیین شده است. متاسفانه در كشور ما اعمال چنین قوانینی مشكل است.
گفتارنامه: مردم هم این طور میگویند كه برای امرار معاش باید در محل کسب شان حاضر شوند.
مردم حق دارند و همان طور كه شما اشاره كردید، خانه نشینی برای قشر ضعیف غیرممكن است. اما این را باید در نظر گرفت، وقتی كار به اینجا می رسد و بحران تا با این حد تشدید میشود، حاكمیت باید قشر فقیر را به وسایل ایمنی، بهداشتی و همچنین كالاهای مصرفی مجهز كند تا مردم هم بدانند، اگر قرار بر خانهنشینیشان باشد، دولت احتیاجهایشان را برطرف می كند.
گفتارنامه: البته دولت هم تحریم است و طبیعتا به لحاظ مالی دست اش خالی است.
ما همیشه در تحریم هستیم، چون با نظام بینالملل رویكردی تقابلی داریم. به هر تقدیر باید معادل توانایی خودمان اقدام كنیم تا مردم تا به این حد به دلیل روشهای ناکارآمد متضرر نشوند.
گفتارنامه: می توان گفت، تكیه بیش از حد به دلارهای نفتی ما را به این روز انداخته است؟
دقیقا همین طور است كه میگویید. در واقع نفت برای ما یك موهبت است، اما ما به دلیل سیاست گذاریها و تصمیم گیریهای غلط كِفران نعمت كردهایم. چطور امارات با بهره گیری از درآمدهای نفتی از یك بیابان به عنوان یك قدرت بزرگ اقتصادی در جهان شناخته میشود. شلختگی این روزهای ما تقصیر اقتصاد نفتی نیست. مشكل این است، اداره امور و تصمیم گیری را به عهده كارنابلدها سپردهایم و بی توجهی به كارشناسان برای ما بدعت شده است. مگر كشوری مثل نروژ اقتصاد نفتی ندارد كه از خوشبخت ترین كشورهای دنیا به حساب میآید و مردمانش شرایط خوبی سپری می كنند و در كلِ دنیا هم مورد احترام هستند. پس این كه بعضیها میگویند «كاشكی نفت نداشتیم» انگار فراموش كردهاند، ایران در زمان قاجاریه چطور بود و مردم چه وضعی داشتند. مشكل اصلی این است، ساختن كشور را به دست كسانی دادهایم كه تا قبل از قبول مسئولیت چیزی نساخته بودند.
گفتارنامه: یعنی سوء مدیریت؟
دقیقا! مسئولین ما كسانی هستند که كمترین آشنایی با حوزه كاری خود ندارند. همچنین به این مساله، باید این را هم اضافه كرد، دستگاهها و ارگانهای مختلف دائم در حال دعوا با یدیگر هستند كه این امر مصیبت ها و مشکلات را دو چندان کرده است.
گفتارنامه: ممنون؛ حرفی مانده است؟
در پایان لازم میدانم، به نقش و سهمِ فساد هم اشاره ای داشته باشم. با عرض تاسف باید قبول كنیم، فساد در لایههای درونی سیستم تصمیم گیری مشاهده میشود و این بیت المال است كه با بی رحمی مورد سوء استفاده قرار می گیرد.