گفتارنامه_شهرزاد جعفری رزی: به نظر میرسد روند و فرآیند و سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ به برجام گره خورده است و متقابلاً سرنوشت برجام به این انتخابات.
حال اینکه کدام طرف این همبستگی متقابل بر دیگری بیشتر میچربد و تأثیر زیادتری دارد، میتوان گفت این همان نقطه کوری است که پیشبینیناپذیر و پیچیده است و جامعه را در تعلیق و بلاتکلیفی گذاشته است.
اما جناح راست، راستقامتتر از هر زمان دیگری خود را برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ آماده کرده است.
راستگرایان مصممتر و تمامقد و با خیال آسوده از نظارت استصوابی، وارد فرآیند انتخابات شدهاند.
با توجه به اینکه اصولگرایان تصور میکنند رقیبانشان در جناح چپ، ضعیف یا ردصلاحیت شده هستند و ظاهراً دیگر محبوبیت گذشته در اذهان عمومی را نیز ندارند، گوی و میدان کارزار انتخاباتی ریاست جمهوری را انحصاراً در اختیار خود میبینند!
هرچند اصلاحطلبان نیز با کاندیداهای متعدد و گاها مستقل در حال تدارک صفآرایی برای رقابت انتخاباتی هستند. از کواکبیان همیشه در صحنه گرفته تا دعوت از سیدحسنخمینی، از عارفِ سالک سکوتپیشه تا صادقخرازی دیپلمات، از علیلاریجانیِ ازیکسو رانده و ازسوی دیگر درمانده تا محسن هاشمی معقول اما مردد در احراز صلاحیت و جهانگیری با سوءپیشینه برادر!
بااینحال جناح راست با سرداران متعدد و پرانرژی و مشتاقتر در سودای تصاحب کرسی ریاست جمهوری ظاهراً نمایش انتخاباتی هیجانی و چالشی به راه انداخته اند.
تکثرگرایی در جناح راست اینگونه معنا میشود که با چندین گزینه که در حال حاضر بیش از ۱۰ نفر را شامل میشود و ایبسا نزدیک انتخابات تعدادشان بیشتر نیز شود، وارد عرصه انتخابات میشوند.
از نظامیان گرفته تا دوباره احمدینژادِ پوپولیست، از محسن رضایی پای همیشه ثابت انتخابات تا قالیباف رانده از دربار پوتین، از سعید جلیلی مفسر قرآن در مذاکرات هستهای تا سردار گمنام در سیاست و خوشآتیه قرارگاه خاتمالانبیا که خود را فراتر از جناحها میداند، تا قاضیالقضات که شاید درنهایت جایگاه ریاست بر جمهور را بر قاضیالقضاتی ترجیح دهد، هرچند فعلاً اعلام آمادگی نکرده است.
سپهر سیاست ایران این روزها آنقدر مهگرفته است که هرکسی در هر جایگاهی در سودای ریاست بر جمهور است؛ از نظامی گرفته تا روحانی؛ از چهرههای گمنام گرفته تا چهرههای همیشه آشنا و دلزده در اذهان و لابد همگی هم رجل سیاسی!
مسندی که گفته میشود چندان قدرت عملی و نفوذ چندان در سیاستهای خارجی و داخلی ندارد و به تعبیر منتقدان، بیشتر بازوی اجرایی نظام محسوب میشود. اما کیست که به این تعاریف در عمل مقید باشد.
نمایندگان انقلابی که با شعار و هدف بهبود معیشت و اقتصاد، مجلس انقلابی را تشکیل دادند، این روزها آنقدر در عرصه سیاست غرقشدهاند که هیجان کسب قدرت در قوه مجریه منجر به اعمال و اظهارنظرهای گاهی آنقدر بیهوده و بیمعنا شده که بهجز افزودن بر ترس ملت از آینده خود، چیز دیگری به بار نداشته است. ابتذال شر در تصاحب قدرت بیشتر از هر زمان دیگری جلوهگری میکند!
به هرتقدیر نزاع در جناح راست روز به روز بیشتر میشود. چند روز پیش، حامی و پشتیبان قدیمی احمدینژاد او را با نظارت استصوابی خاص خود از حالا رد صلاحیت کرده است و معجزه هزاره سوم را از شوک انتخاباتی بیرون میراند؛ حداد عادلی که زمانی توجیهکننده سیاستهای نامربوط احمدینژاد بود حالا به خاطر اظهارنظر در خصوص ردصلاحیت او، متهم به اتهام دستبوسی فرح میشود.( دروغی که شاید سالها طول بکشد خلافش بر اذهان عمومی ثابت شود) این در حالی است که در نظرسنجیهای متعددی که گاهی در شبکههای اجتماعی به اجرا گذاشته میشود، احمدینژاد در مقایسه با دیگر رقیبان، پیشتاز بلامنازع است.
قالیباف با پروژه ناموفق دیدار با پوتین شاید بهسختی، توان لازم برای ظهور دوباره در این عرصه را داشته باشد.
اما شاید گزینه باورپذیرتر جناح راست حجتالاسلام و المسلمین رئیسی باشد که با ۱۶ میلیون رأی، نتیجه به نسبت قابل قبولی کسب کرد.
با حضور او، میتوان شاهد وحدت حداکثری در جناح راست باشیم و در صورت عدم حضورش، اجماع طیفهای مختلف این جناح بر قالیباف بسیار بعید به نظر میرسد و کار برای اصولگرایان سخت به نظر میآید.