انقلاب و جریانات خودشرپندار و خودحق‌پندار
انقلاب و جریانات خودشرپندار و خودحق‌پندار
"خود شر پنداری" و "خود حق پنداری" دو روی یک سکه اند که اولی تلاش می کند "ناکارآمدی و اصلاح‌ناپذیری" نظام را به جامعه القا و دومی خواسته یا ناخواسته "ناکارآمدی " را در نظام اعمال می نماید.

گفتارنامه: سید محسن امامی فر مدیرمسئول و سردبیر گفتارنامه به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی نوشت:

گذشت بیش از چهل سال از یک انقلاب زمان زیادی برای بلوغ کامل آن نیست اما این به آن مفهوم نیست که نباید کارنامه چهار دهه گذشته را نقد و بررسی کرد.

صراحت در نقد از رموز توسعه و پیشرفت کشور است. اما باید مرزهای تخریب را از نقد تفکیک کرد.

ارزیابی های نشات گرفته از قیاس مع الفارق “ایران پس از انقلاب اسلامی”، با “کشورهای توسعه یافته” ای که قرن هاست نهادهای دموکراسی در آن ها ریشه دوانیده، صرفا به نتیجه گیری های غلط منجر خواهد شد که تخریب غیرکارشناسی نظام و کیا به تئوری‌های براندازانه را در پی دارد و بی شک بر اساس دیدگاه “خود شر پنداری” تئوریزه می گردد.

این دیدگاه به همان اندازه بی پایه و اساس است که دیدگاه “خود حق پنداری” در عالم امکان نظام.

تفکری که نظام را بری از هر خطا و اشتباه دانسته و کشور را بی نیاز از ارتباط منطقی بر اساس عزت، حکمت و مصلحت با دنیا می داند.

“خود شر پنداری” و “خود حق پنداری” دو روی یک سکه اند که اولی تلاش می کند “ناکارآمدی و اصلاح‌ناپذیری” نظام را به جامعه القا و دومی خواسته یا ناخواسته “ناکارآمدی ” را در نظام اعمال می نماید.

اما تاسف برانگیز است که پس از گذشت بیش از چهار دهه از انقلاب همچنان جریانی که خود را وابسته به نظام می داند به دنبال عملیاتی کردن تئوری گذار از جمهوری بوده تا جمهوریت نظام را به مسلخ بکشاند و مردم را رسما از صحنه خارج نماید.

این جریان عامدانه یا جاهلانه در جهت انزوا یا براندازی سیستم گام برمی دارد.

باید برای پاسداشت جمهوریت از تحدیدهایی که از جانب جریان ضد جمهوری، هویت حقیقی آن را تهدید می‌‌‌کند تلاش مضاعف انجام داد.

نظام “جمهوری اسلامی” مولود انقلاب ایران است که باید به دور از هرگونه افراط و تفریط در قبال آن، تلاش کرد مختصاتی “نرمال” برای آن ترسیم نمود.