گفتارنامه: سیدمحسن امامیفر مدیرمسئول گفتارنامه و روزنامهنگار در یادداشتی در روزنامه همدلی نوشت:
افراد و شخصیتهای بسیاری از هر دو جناح سیاسی کشور به صورت رسمی نامزد انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ شدند. هرچند که شورای نگهبان با مصوبه جدید خود، حتی پرونده بسیاری از آنها را بررسی نخواهد کرد.
اما یک سوال جدی در خصوص این انتخابات این است که فضای دوقطبی و متعاقب آن مشارکت بالا شکل خواهد گرفت یا خیر.
دوقطبی در انتخابات ریاستجمهوری زمانی شکل خواهد گرفت که دو چهره با تفکرات و گفتمانهای متفاوت به واسطه ویژگیهای شخصیتی، چگونگی نقد گذشته و برنامههای آینده خود برای اداره کشور و همچنین به واسطه نوع سیاستگذاری کمپینهای انتخاباتی در جناح متبوع خود، بتوانند در جامعه تحرک و پویایی ایجاد نمایند.
در واقع ابتدا فضای سیاسی حاکم بر جامعه باید فضای پویایی باشد.
پویایی فضای سیاسی هم تا حد زیادی توسط بازیگران و جناحهای سیاسی رقم میخورد.
زمانی که جناحهای سیاسی نتوانند گفتمان مطابق با مطالبات ملت را تولید و در جامعه منتشر کنند، عملا تحرک در جامعه ایجاد نمیشود و تلاش کاندیداهای اصلی هم ابتر خواهد ماند.
ادوار انتخابات ریاستجمهوری در جمهوری اسلامی نشان میدهد جناح اصلاحات همواره در آستانه انتخابات توانسته است تحرک اجتماعی در جامعه ایجاد نماید و متعاقب آن، دوقطبی مطلوب خود را شکل بدهد.
از طرف دیگر اما اراده نهادهای تصمیمساز و تصمیمگیر سیاستگذاریهای کلان در نظام نیز همواره عدم ایجاد دو قطبی در انتخابات بوده است به دلیل اینکه در فضای دوقطبی، قشر خاکستری به سوی کاندید اصلاحات متمایل خواهد شد.
چرا که قشر خاکستری که بخش اعظم جامعه را تشکیل میدهد، تحولخواه و خواهان تغییرات است.
اما فضای فعلی کشور از دو سو موید ایجاد یک دو قطبی با حضور دو چهره اصلی در انتخابات نیست.
از یک سو نهادهای تصمیمگیر با همان اراده سابق به دنبال عدم ایجاد دوقطبی در انتخابات است و حتی در انتخابات۱۴۰۰ با ارادهای قاطع تر صحنه را با این مختصات طراحی خواهد کرد چرا که معتقدند ۸ سال دولت منسوب به اصلاحات به کشور ضربات جدی زده است و از آرمانهای انقلاب منحرف شده و همچنین بر این اعتقاد است اگر با توجه به بحرانهای موجود در کشور و ضرورت حل آنها در دولت آینده و ایجاد گشایشهایی برای ملت، ناگزیر به توافق با جامعه جهانی باشد، چرا جناح نزدیک به نهادهای استراتژیک نظام این توافقات را به سرانجام نرساند؟
بنابراین به نظر میرسد صحنه انتخابات به گونهای طراحی خواهد شد تا جناح اصلاحات نتواند با کاندیدای اصلی خود وارد عرصه انتخابات شود.
انتشار فایل صوتی ظریف و شکلگیری فضای بسیار سنگین علیه او در همین راستا تفسیر میشود. محمدجواد ظریف کاندیدای اصلی اصلاحطلبان بود.
از سوی دیگر جناح اصلاحات که همواره پتاتسیل ایجاد تحرک در جامعه را داشته است، در حال حاضر فاقد هرگونه مشروعیتی در متن جامعه و به ویژه قشر خاکستری است.
عموم مردم، اصلاحطلبان را قدرتطلبانی قلمداد میکنند که صرفا با ایجاد گفتمان جذاب به دنبال مردمفریبی هستند تا به اهداف تعیینشده خود در قدرت برسند.
برخی دیگر نیز بر این اعتقاد هستند که اصلاحطلبان در نیات و ارائه گفتمان اصلاحطلبی و ترسیم اهداف تحولخواهانه، صادق بوده اما با توجه به مختصات سیاسی حاکم، توان تغییر به نفع مردم را ندارند. این دلایل باعث رویگردانی جامعه از اصلاحطلبان شده است.
بنابراین در حال حاضر، اصلاحطلبان فاقد مشروعیت مردمی بوده و در راستای ایجاد تحرک اجتماعی ناتوان هستند.
پس به نظر میرسد ایجاد دو قطبی با دو چهره اصلی در انتخابات حداقل در فضای فعلی بسیار دور از انتظار است.
در چنین فضای راکدی اساسا نمیتوان ایجاد دوقطبی در انتخابات را متصور بود.
اما عرصه سیاست در ایران اصطلاحا لحظهای است و در یک ماه آینده اتفاقاتی میتواند حادث شود تا این دو قطبی ایجاد گردد.
در صورت وجود شرایط محرک در جامعه، بیشترین پتانسیل را در ساخت دوقطبی انتخابات ۱۴۰۰ آقایان لاریجانی و رئیسی خواهند داشت. در اینباره بیشتر خواهم نوشت.