گفتارنامه: علی محمد نمازی عضو حزب کارگزاران سازندگی در گفتوگو با گفتارنامه در پاسخ به این پرسش که چرا اصلاح طلبان اصرار دارند پاستور را فتح کنند وقتی که اعتقاد دارند رئیسجمهور اختیارات کافی ندارد، گفت: واقعیت امر این است که تفکیک قوا و توزیع قدرت و نسبت اختیارات و مسئولیت ها در قانون اساسی متناسب نیست. تجربه نشان داده حتی احمدی نژاد که به حاکمیت نزدیک بود و معجزه چندم اعلام شد در این اصطکاک و برخوردها با مشکل مواجه شد. عدم تناسب مسئولیتها با اختیارات به اصلاح طلب و اصولگرا هم ارتباط ندارد. اگر بخواهیم امور کشور به سامان برسد باید زودتر این اشکالات ساختاری در قانون اساسی برطرف شود. این که چرا اصلاح طلبان تلاش دارند و یا انگیزه دارند بتوانند به پاستور برسند، نقطه نظراتی متفاوتی در اینجا وجود دارد.
وی ادامه داد: یک تفکر این است که تا زمانی که این اشکالات ساختاری برطرف نشود فایده ای ندارد ورود کنیم. یا رای نمی آوریم یا مثل دوره های خاتمی و مجلس ششم، رای بیاوریم هم امکان کار فراهم نیست. بخشی از اصلاح طلبان و در راس آنها آقای حجاریان است که چنین تفکری دارند اما بخشی از اصلاح طلبان با محوریت حزب کارگزاران سازندگی اعتقاد دیگری دارند و میگویند عرصه انتخابات عرصه مهم سیاست ورزی است. عرصه انتخابات با تمام محدودیت هایی که وجود دارد و با شرایط نابرابری که در بررسی صلاحیت ها حاکم است، با این حال عرصه سیاست ورزی است و سیاست ورز باانگیزه و کارکشته نباید از این محدودیت ها بهراسد بلکه باید در صحنه حضور داشته باشد و از این فرصت برای بیان نقطه نظرات، اعلام برنامه ها، بازگو کردن مشکلات و محدودیت ها، برای برنامه های معیوبی که تاکنون بهکار گرفته شده و یا نتیجه نداده استفاده کند.
نمازی تاکید کرد: دلیل دیگر این است که با حضور در عرصه انتخابات باید مطالبات را به اطلاع حاکمیت برسانیم و اثبات کنیم و روی آن پافشاری نماییم. اگر در عرصه انتخابات حضور نیابیم جایی نیست که بتوان طرح مطلب و برنامه کرد، پس نباید این فرصت را از دست داد. اگر حزب و جناح سیاسی عرصه سیاست را ترک کند به تدریج فراموش می شود.
این فعال سیاسی با اشاره به اینکه خیلی ها براین باور هستند که اصلاح طلبان پایگاه مردمی خود را از دست دادند، اذعان داشت: به هرحال در سال ۹۲ وقتی کاندیداهای اصلی اصلاح طلبان ردصلاحیت شدند، بهخاطر این که در صحنه حضور داشته باشند، از روحانی حمایت کردند که در دوره اول هم موفق بود. اما در دوره دوم، روحانی هم نتوانست و هم نگذاشتند و کارشکنی زیادی صورت گرفت تا نتواند مطالبات مردم را محقق نماید و رقیب تمام تلاش خود را کرد که روحانی نتیجه کار اصلاح طلبان است و اگر روحانی موفق نیست، این شکست اصلاح طلبان است. تبلیغات زیادی کردند تا بدنه اجتماعی اصلاح طلبان را از بین ببرند و میان مردم و جناح اصلاحات، فاصله بیندازند. درست است که پایگاه اصلاحطلبان تا حدودی از دست رفته است ولی اگر اصلاح طلبان اجازه یابند که کاندیدای اصلیشان در صحنه حاضر شود، من فکر می کنم باز می توانند بخش عظیمی از جامعه را از طریق نیروهای خود سازماندهی کنند و آرای خاکستری را به خود جلب نمایند.