هرچه به انتخابات مجلس نزدیك میشویم مواضع انتخاباتی جناح اصولگرایی بیش از گذشته معلوم میشود. یكی از مهمترین سیاستهایی كه اصولگرایان در این دوره از انتخابات در پیش گرفتهاند، وحدت است وحدتی كه قرار است چتر واحدی بر سر تمام طیفهای این جناح باشد اما هنوز یك طیف مهم در میان اصولگرایان راضی به همراهی […]
هرچه به انتخابات مجلس نزدیك میشویم مواضع انتخاباتی جناح اصولگرایی بیش از گذشته معلوم میشود. یكی از مهمترین سیاستهایی كه اصولگرایان در این دوره از انتخابات در پیش گرفتهاند، وحدت است وحدتی كه قرار است چتر واحدی بر سر تمام طیفهای این جناح باشد اما هنوز یك طیف مهم در میان اصولگرایان راضی به همراهی با دیگر گروههای اصولگرایی نشده است و آن طیف پایداری است؛ به نحویكه اخیرا غلامرضا مصباحیمقدم، سخنگوی جامعه روحانیت مبارز گفته است: «فقط جبهه پایداری است که به ائتلاف نپیوسته است که علت این موضوع برای ما روشن نیست».
به گزارش گفتارنامه ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا باور دارد که هزینه حضور طیف پایداری در وحدت اصولگرایان از منافعش بیشتر است. او درباره این موضوع به «نامهنیوز» گفت: «جمعکردن تمام نیروهای سیاسی یک جناح واقعا کار سخت و پرهزینه است؛ بنابراین به لحاظ عقلی این امکان وجود دارد که بعضی از طیفها نتوانند به وحدت قطعی در یک مقطع زمانی برسند و نباید انتظار داشت که صد در صد تمام طیفها با یکدیگر به وحدت برسند. طیف پایداری هم از این قاعده مستثنی نیست به خصوص آنکه تجربه انتخابات قبل ثابت کرد که وحدت با این طیف هزینه زیادی دارد. اصولگرایان به هر روشی که میتوانستند آنها را همراه خود کردند اما دیدیم که وحدت با آنها چه هزینهای برای جریان اصولگرایی داشت و نتیجه مطلوب برای جناح اصولگرا حاصل نشد. اصولگرایان باید سازوکار خود را تنظیم کنند و اگر طیف پایداری توانست خود را با این سازوکار تطبیق دهد که خوب است اما اگر نتوانست نباید با هر هزینهای آنها را همراه کرد».
این فعال سیاسی اصولگرا درباره سرمایه اجتماعی طیف پایداری اظهار کرد: «تردیدی نیست که اگر همه طیفها با یکدیگر به وحدت برسند سرمایه بیشتری در انتخابات به جناح اصولگرا رأی میدهد اما برای تحقق این مهم و همراهکرن پایداریها طیفهای دیگر یا باید از اصول خود را کنار بگذارند یا آنکه در نهایت منجر به دلخوری شود. باید ببینیم که در ازای آنچه به دست میآوریم چه چیزهایی از دست میدهیم. به هر حال پایداریها هم طرفدارانی دارند اما اینکه سرمایه اجتماعی آنها چهقدر است معلوم نیست زیرا هیچگاه چنین وزنکشیای انجام نشده است. یک نکته مهم را از یاد نبریم که سرمایه اجتماعی آقای احمدینژاد با سرمایه اجتماعی پایداریها تفاوت دارد و تصور نکنید که هر آنکس که طرفدار آقای احمدینژاد است لزوما از پایداری حمایت میکند».
ایمانی درباره کلیدواژه «انتخاب اصلح» که چندی است از جانب پایداریها مطرح میشود، گفت: «انتخاب فرد اصلح یک اقتضای عقلایی است. هیچکس باور ندارد که فردی را انتخاب کنیم که اصلح نباشد اما واقعیت این است که جناحهای سیاسی موجود در ایران در چهاردهه گذشته فرد مورد نظر خود را از جناح رقیب انتخاب نکردهاند. در انتخابات گذشته مجلس اصلاحطلبان لیستی ارائه دادند که حتی یک اصولگرای معتدل و میانهرو نیز در آن وجود نداشت و ترجیح دادند کسانی در لیست باشند که حتی نامشان در عرصه سیاسی شنیده نشده بود؛ از اینرو باور دارم که طرح انتخاب اصلح از سوی طیف پایداری وجه شعارگونه دارد».
او درباره نقش علی لاریجانی در انتخابات آینده ادامه داد: «در اینکه آقای لاریجانی تمایل دارد که همچنان در سازوکار اصولگرایی تعریف شود، تردیدی نیست اما او دارای چاچوبهای خاصی است؛ بهخصوص آنکه خط قرمز او حضور پایداریها در وحدت اصولگرایان دارد؛ به این معنی که به نظر میرسد در صورتی که پایداریها با هر گروه ائتلافی به نتیجه برسند، آقای لاریجانی در آن جمع حاضر نخواهد بود. از سوی دیگر بعید میدانم او در این دوره بخواهد همکاری یا همسویی با اصلاحطلبان داشته باشد و یا با سازوکار اصولگرایی به میدان میآید یا آنکه به صورت مستقل اما نزدیک به اصولگرایان در انتخابات حاضر میشود؛ یعنی ممکن است با اصولگرایان همکاری داشته باشد اما الزاما در سازوکار اصولگرایی نباشد».