تنها هفت ماه تا انتخابات مجلس یازدهم فرصت باقی است. اما اصلاحطلبان همچنان بین دوراهی حضور مشروط و یا بدون قید و شرط در انتخابات به نتیجه نرسیدهاند و درحال چانهزنی با یکدیگر هستند. به گزارش گفتارنامه به نقل از ایرنا، با شروع سال جدید گروههای مختلف سیاسی، سازماندهی نیروهای خود برای انتخابات آینده را […]
تنها هفت ماه تا انتخابات مجلس یازدهم فرصت باقی است. اما اصلاحطلبان همچنان بین دوراهی حضور مشروط و یا بدون قید و شرط در انتخابات به نتیجه نرسیدهاند و درحال چانهزنی با یکدیگر هستند.
به گزارش گفتارنامه به نقل از ایرنا، با شروع سال جدید گروههای مختلف سیاسی، سازماندهی نیروهای خود برای انتخابات آینده را آغاز کرده اند. اما اصلاحطلبان براساس موضع گیریهایشان درباره چگونگی حضور در انتخابات به دو دسته تقسیم شده اند: عدهای قائل به حضور مشروط در انتخابات هستند و عدهای دیگر بر حضور بدون قید و شرط در انتخابات تأکید دارند.
فروردین ماه امسال سعید حجاریان، یکی از تئوریسینهای جریان اصلاحات یادداشتی نوشت و نفس مشارکت مردم در انتخابات آینده را به چالش کشید. او گفت که اصلاحات باید موضع خود در برابر انتخابات را بهصراحت اعلام کند در کوتاهمدت شاید عقلانی ترین راهبرد را بتوان در مشارکت مشروط جست.
حجاریان به تازگی نیز در گفتوگویی با روزنامه سازندگی مواضع خود درباره انتخابات آینده را شفافتر کردهاست. او معتقد است: واضح است، استراتژی حضور بی قیدوشرط، مردم و اصلاح طلبان را به کلی از یکدیگر جدا میکند. اکنون، مردم به جریانهای سیاسی بی اعتماد هستند و هر نوع لغزش و اشتباه تاکتیکی و استراتژیک به مثابه مرگ یک جریان است، امروزه برخی از مردم میگویند شما گفتید به روحانی رأی بدهید تا شرایط سامان شود؛ اما این طور نشد، فلذا دیگر با طناب شما به چاه نمیرویم. پس، اگر گفتار انتخاباتی تولید میکنیم باید مبتنی بر تحلیلهای دقیق باشد نه صرفا هراس افکنی و انتخاب بین بد و بدتر و بدترین.
رأی دادن بهشرط برقراری انتخابات آزاد
مصطفی تاجزاده از چهرههای شاخص جریان اصلاحات هم معتقد است: این بار با تکرار هم نمیشود رأی جمع کرد. تاجزاده در گفتوگوی خود با روزنامه همشهری گفتهاست: من موقعی رای میدهم که تغییر معنادار احساس کنم. اگر ببینم نتیجه انتخاب این لیست با آن لیست فرق نمیکند، در انتخابات شرکت نمیکنم.
او البته بر انتخابات آزاد اصرار دارند و میگوید: نباید بنشینیم و ببینیم شورای نگهبان چگونه عمل میکند. باید همه زورمان را بزنیم و کمپین نه به نظارت استصوابی به راه اندازیم. یا موفق میشویم یا نه، اگر انتخابات آزاد برگزار شود، حتی اگر رای نیاوریم، بردهایم چرا که اولین و بزرگترین گام اصلاحات آزاد شدن انتخابات است. بنابراین باید تلاش کنیم انتخابات غیراستصوابی و آزاد برگزار شود. اما اگر نشد، به مردم خواهیم گفت مسئولیت رای ندادن ما با کسانی است که مانع حضور ما شدند. البته چون مخالف خشونتیم به خانه تیمی نمیرویم. از آن طرف هم انتخابات غیرآزاد را تایید نمیکنیم.
عباس عبدی، روزنامهنگار و فعال سیاسی اصلاحطلب نیز بعید میداند که مردم بهطور جدی پای صندوقهای رأی بیایند و اصلاحطلبان بتوانند لیستی در این زمینه ارائه کنند.
او تیرماه امسال در این باره به روزنامه شرق گفتهاست: بهنظرم اینبار حکومت است که باید تغییر نگاهی به فضای سیاسی بدهد. با توجه به شرایط کنونی مطمئن نیستم چقدر این اتفاق بیفتد گرچه نا امید هم نیستم. اگر تغییر ملموسی در فضای عمومی رخ دهد، یعنی حس شود نتایج انتخابات میتواند راهگشا باشد، معتقدم اصلاحطلبان با این ساختارشان نمیتوانند شرکت کنند و نیروهای جدیدتری در آنها شکل خواهد گرفت و در کنار نیروهای قدیمیشان است که میتوانند در انتخابات شرکت کنند. اینکه برنده میشوند یا نه بحث دیگری است.
تکرار رئیس دولت اصلاحات برای انتخابات ۹۸
بسیاری حضور فعال مردم در دو انتخابات قبلی و پیروزی لیست اصلاحطلبان را مدیون دعوت رئیس دولت اصلاحات میدانند و از این جهت موضعگیری او درباره انتخابات آینده را حائز اهمیت بر می شمرند.
او تا به حال دوبار درباره انتخابات آینده صحبت کردهاست. اولین بار در اسفندماه سال قبل، در دیدار با تعدادی از نمایندگان فراکسیون امید مجلس دهم، گفته بود: فکر میکنید در انتخابات آینده مردم به حرف ما مردم پای صندوق میآیند؟ بعید میدانم، مگر اینکه در یک سال آینده تحولی رخ دهد.
با وجود اینکه او از همراه نبودن مردم در انتخابات آینده سخن گفته بود، یک ماه قبل در دیدار با تعدادی از اصلاحطلبان تأکید کرده بود که نباید اصل انتخابات زیر سوال برود. خاتمی همچنین گفته بود که اصلاحطلبان و مردم ناراضی، باید فداکاری و از خودگذشتگی کنند و به خاطر ایران پای صندوقها بیایند.
بهزاد نبوی، از دیگر چهرههای اصلاحطلب نیز سال گذشته در گفتوگو با روزنامه سازندگی از خطر تکرار انتخابات سال ۸۴ گفت و هشدار داد: همه میانهروهای اصلاح طلب و اصولگرا باید متحد شوند و الا مجلس ۹۸ و ریاست جمهوری ۱۴۰۰ را به تندروها می بازیم که برای کشور، ملت و اصل نظام نگران کننده است. آقایان ناطق نوری، علی لاریجانی و علی مطهری و باهنر اصلاح طلب نیستند اما اصولگرای میانه رو هستند و به منافع کشور فکر می کنند. تفرقه اصلاح طلبان در سال ۸۴ منجر به پیروزی احمدی نژاد شد.
رسول منتجب نیا، فعال سیایس اصلاحطلب و قائم مقام سابق جزب اعتماد ملی نیز در گفتوگو با خبرآنلاین، بیان کرده که شرط گذاشتن برای انتخابات، دیگر معنا ندارد. او تأکید کردهاست که اصلاحطلبان باید به هر قیمتی باید در انتخابات شرکت کنند. رقیب فرش قرمز که پهن نمی کند، خوشحال هم میشود.
حالا درحالی که همچنان اتفاق نظری بین گروههای مختلف اصلاحطلبی دیده نمیشود و هرکسی سازی را کوک کردهاست، باید دید آرایش سیاسی این جریان سیاسی در انتخابات آینده چگونه خواهد بود. آیا اصلاحطلبان با لیست واحد در انتخابات حاضر میشوند و میتوانند مردم را نیز با خود همراه سازند و یا از مشارکت فعال در انتخابات سر باز خواهند زد؟