آمریکا در اقدامی غیرمعمول، محمد جواد ظریف رئیس دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران را تحریم کرده است. این اقدام که به دلیل دیپلماسی عمومی دیپلمات ارشد ایران انجام شده، راه حلهای دیپلماتیک را کمتر میکند. به گزارش گفتارنامه به نقل از فرارو، سرانجام پس از حدود یک ماه تاخیر، بامداد پنجشنبه دفتر کنترل داراییهایی خارجی […]
آمریکا در اقدامی غیرمعمول، محمد جواد ظریف رئیس دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران را تحریم کرده است. این اقدام که به دلیل دیپلماسی عمومی دیپلمات ارشد ایران انجام شده، راه حلهای دیپلماتیک را کمتر میکند.
به گزارش گفتارنامه به نقل از فرارو، سرانجام پس از حدود یک ماه تاخیر، بامداد پنجشنبه دفتر کنترل داراییهایی خارجی وزارت خزانهداری آمریکا (اوفک) با صدور بیانیهای، از تحریم محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، خبر داد. براساس این بیانیه، دلیل اصلی تحریم ظریف، تبعیت از رهبری انقلاب عنوان شده است. با این حال، دلایل دیگری هم ذکر شده که میتواند زمینههای مطرح شدن ادعاهای حقوقی علیه ظریف و کل وزارت خارجه را فراهم کند.
تحریم ظریف، کمی بیش از یک ماه به تاخیر افتاد. در ۲۴ ژوئن، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، با امضای یک فرمان اجرایی جدید، تحریمهایی علیه دفتر رهبر انقلاب و کسانی که با این دفتر کار میکنند، اعمال کرد. در همان زمان، اعلام شد که این تحریمها شامل ظریف هم خواهد شد. اما وزارت خزانهداری بدون هیچگونه توضیحی تحریم ظریف را به تاخیر انداخت. الان تحریم ظریف، با استناد به همین فرمان اجرایی اعمال شده است.
لحظاتی پس از انتشار بیانیه اوفک، ظریف فورا به آن واکنش نشان داد و در توئیتی نوشت: «دلیل اصلی ایالات متحده برای قرار دادن من در لیست تحریمها این است که من “سخنگوی اصلی ایران در جهان” هستم. آیا حقیقت اینقدر دردناک است؟ از آنجا که من هیچ دارایی یا منفعتی در خارج از ایران ندارم، این تحریم بر من یا خانوادهام هیچ اثری ندارد. متشکرم که مرا چنین تهدید بزرگی برای پیاده کردن اهداف و برنامههایتان قلمداد میکنید.»
وی در توئیت دیگری نوشت: «ما میدانیم گفتگو و صلحخواهی تهدیدی برای موجودیت “تیم بی” است؛ و از آنجا که دلیل تحریم من را سخنانم عنوان کردهاند، آیا مردم آمریکا برای خواندن نوشتههای من و یا گوش دادن به مصاحبههایم به مجوز اوفک نیاز دارند؟!»
«تیم بی» اصطلاحی است که ظریف از آن برای اشاره به جان بولتون، مشاور امنیت ملی آمریکا، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، محمد بن زاید، ولیعهد ابوظبی، و محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، استفاده میکند. تیمی که ظاهرا ظریف، آن را عامل اصلی تحریم خود میداند.
تحریم محمد جواد ظریف و تناقض حلنشده
وقتی ترامپ از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) خارج شد، کاخ سفید این خروج را مقدمهای برای ورود به مذاکرات جدید با ایران دانست. اما اکنون با تحریم رئیس دستگاه دیپلماسی، که به طرفداری از گفتگو معروف است، معلوم نیست که دولت ترامپ چگونه میخواهد با ایران مذاکره کند. خصوصا که آمریکا تقریبا اکثر نهادهای مهم در ایران –از دفتر رهبری و سپاه پاسداران تا وزارت امور خارجه – را تحریم کرده است. آیا دولت آمریکا واقعا دنبال مذاکره با ایران است؟ یا اینکه فقط در ظاهر از مذاکره حمایت میکند؟
تحریم ظریف بر این ابهامات افزوده و حتی مواضع دولت ترامپ را متناقضتر کرده است. عناصر تندرو در این دولت، همواره ادعا میکردند که ظریف در تعیین سیاست خارجی ایران اختیارات چندانی ندارد. به همین دلیل، دو پیشنهاد اخیر ظریف در سفر به نیویورک در اردیبهشت و تیرماه برای گفتگو و مذاکره را جدی نگرفتند. اما یکی از استدلالهای فعلی آنها در تحریم ظریف این است که وزیر خارجه ایران بخشی از کانون تصمیمسازی در نظام است. مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا، روز چهارشنبه، طی بیانیهای اعلام کرد ظریف عامل اصلی تقویت سیاستهای ایران در سراسر جهان است و تحریم او به همین دلیل بود.
سید عباس موسوی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در توئیتی به همین تناقض اشاره کرد و نوشت: «اوج تناقض و حماقت رهبران آمریکا آنجاست که بارها دکتر ظریف را در سیاست ایران کارهای نمیدانند، اما با نابخردی محض دست به تحریم او میزنند! آمریکاییها از منطق دکتر ظریف و هنر مذاکراتی او به شدت واهمه دارند.»
دلیل اصلی تحریم ظریف
استیون منوشین، وزیر امور خزانهداری آمریکا، به مناسبت تحریم وزیر خارجه ایرن گفته است ظریف «سخنگوی نظام در سرتاسر جهان» است و او را به پخش «پروپاگاندا و اطلاعات غلط» از طریق شبکههای اجتماعی متهم کرده است. از ادعای منوشین میتوان یک نکته مهم را استنباط کرد و آن اینکه دیپلماسی عمومی ظریف موثر بوده است.
در ماههای اخیر، همزمان با اوجگیری تنشها میان ایران و آمریکا، واضح بود که ظریف «مزاحمتهای» جدی برای تندروهای آمریکا ایجاد کرده است. او از یک طرف، دنبال راهحلهای دیپلماتیک بود و حتی پیشنهاد مذاکره داده بود؛ و از طرف دیگر، روابط گستردهای با محافل رسانهای و کنگره آمریکا برقرار کرده بود. امری که خشم تندروهای واشنگتن را برانگیخت. به همین دلیل، آنها در سفر اخیر ظریف به نیویورک، تنها یک روز قبل از عزیمت ظریف به نیویورک، ویزای او را از طریق سفارت آمریکا در سوئیس صادر کردند و تحرکات ظریف را به قدری محدود کردند که او فقط میتوانست به سه مکان دیپلماتیک ایران در سازمان ملل تردد کند. اما ظریف در همان اماکن محدود دیپلماتیک با چندین رسانه آمریکایی گفتگو کرد و خشم مایک پمپئو، را برانگیخت. پمپئو برای خنثیسازی تحرکات رسانهای ظریف، در اقدامی غیرمنتظره، پیشنهاد سفر به تهران و گفتگوی بیپرده با رسانههای ایران را مطرح کرد. افزون بر این، یک مقام بلندپایه آمریکایی به نیویورکتایمز گفته است در سالهای اخیر بیش از حد به ظریف اعتبار داده شده و «ایالات متحده تصمیم گرفته که دیگر بس است.»
تبعات تحریم محمد جواد ظریف
به نظر میرسد هدف اصلی تحریم ظریف، محدود کردن تحرکات او در آینده است. ظریف گفته است خارج از ایران، هیچ دارایی ندارد. بنابراین، قرار گرفتن او در فهرست تحریمها، به لحاظ مالی تاثیرات چندانی نخواهد داشت. با این حال، این تحریمها، به احتمال زیاد بر فعالیتهای دیپلماتیک و ارتباطات ظریف با محافل غربی تاثیر میگذارد.
درست است که طبق بیانیه اوفک، دلیل اصلی تحریم ظریف، کار برای مقامات بلندپایه تحریمشده ایران عنوان شده است، اما در متن همین بیانیه، اتهامی علیه ظریف مطرح شده که میتواند ارتباطگیری با ظریف را برای هر فرد خارجی خطرناک کند. اوفک ادعا میکند وزارت خارجه ظریف با سپاه قدس هماهنگی دارد. وزارت خزانهداری آمریکا حتی ادعا کرده است که مقامات ارشد وزارت خارجه ایران برای تسهیل آزادی دو عامل سپاه قدس، به مقامات قوه قضاییه یک کشور خارجی پول دادهاند. صرفنظر از صحت و سقم چنین ادعایی، متهم کردن نهاد تحت هدایت ظریف به همکاری با نهادی که در فهرست تروریسم آمریکاست، میتواند زمینههایی برای مطرح کردن ادعاهای حقوقی علیه ظریف و وزارت خارجه فراهم کند. شاید آمریکا، هیچ وقت ظریف را به حمایت از تروریسم متهم نکند. اما قطعا وجود چنین احتمالی، محافل خارجی را از ارتباط با ظریف نگران خواهد کرد.
بیانیه اوفک تصریح میکند اشخاصی که با ظریف وارد تعاملات مشخص شوند، ممکن است خودشان هم در لیست تحریمها قرار گیرند. افزون بر این، اوفک میگوید «هر نهاد مالی خارجی» که آگاهانه با ظریف تعاملات چشمگیر انجام دهد یا این تعاملات را تسهیل کنند، ممکن است مشمول تحریمهای آمریکا شود. اوفک عمدا تعامل با ظریف را برای طرفهای خارجی نگرانکننده و هراسناک کرده است. ظریف دائما در سفر است و او در این سفرها، مکررا با طرفهای خارجی، از شرکتهای هواپیمایی تا هتلها، تعامل میکند. چنین تعاملاتی احتمالا تحت الشعاع قرار خواهد گرفت. در سال ۹۶ به رغم اینکه برجام امضا شده بود و ظریف هم تحت تحریم نبود، فرودگاههای آلمان از بیم تحریمهای آمریکا، از سوخترسانی به هواپیمای ظریف امتناع کردند. امری که با مداخله ارتش آلمان حل شد.
از همه مهمتر، سرنوشت سفرهای آینده ظریف به نیویورک نیز در هالهای از ابهام قرار گرفته است. دفعه قبلی که ظریف هنوز تحریم نشده، آمریکاییها با تاخیر زیاد به او ویزای بسیار محدودی دادند. اکنون پرسش اصلی این است که آیا از این به بعد، به ظریف ویزا خواهند داد؟ گزارشهای آمریکایی حاکی از آن است که دولت آمریکا دیگر ممکن است نتواند به آسانی به ظریف ویزا دهد. ظریف به احتمال زیاد، در نشست چند ماه آینده مجمع عمومی سازمان ملل دوباره به نیویورک سفر کند. اگر آمریکا به ظریف ویزا ندهد، یک فرصت مهم برای دیپلماسی از دست خواهد رفت. به همین دلیل، برخی محافل ایرانی و آمریکایی میگویند تحریم ظریف راهحلهای دیپلماتیک را کمتر میکند. امروز رئیسجمهور حسن روحانی در واکنش به تحریم ظریف گفت: «اگر میخواهند مذاکره کنند جز وزارت خارجه مگر راه دیگری هست؟ او رئیس دستگاه سیاست خارجی است.»
در آمریکا نیز، سناتور راند پُل، که اخیرا با ظریف و ترامپ دیدار کرده بود، در توئیتی گفت: «اگر شما دیپلماتها را تحریم کنید، دیپلماسی کمتری خواهید داشت.»