حسن غفوری فرد معتقد است: کسی که می خواهد انقلابی بماند حتما باید زندگی ساده و فعالی داشته باشد. با اشرافی گری، تجمل گرایی و زندگی رفاهی، فساد طوری می شود که همه از آن می نالند. به نظرم این یکی از آفات جدی است. تجمل گرایی حتی به قبرستان هم کشیده شده است. به […]
حسن غفوری فرد معتقد است: کسی که می خواهد انقلابی بماند حتما باید زندگی ساده و فعالی داشته باشد. با اشرافی گری، تجمل گرایی و زندگی رفاهی، فساد طوری می شود که همه از آن می نالند. به نظرم این یکی از آفات جدی است. تجمل گرایی حتی به قبرستان هم کشیده شده است.
به گزارش گفتارنامه گزیده ای از اظهارات غفوری فرد در گفتگو با جماران را می خوانید:
*لازمه دموکراسی، احزاب است. احزاب می توانند افراد را رسیدگی و کاندیدا کنند و بعد هم جوابگو باشند. یعنی مثلا اگر حزب جمهوری خواه آمریکا رئیس جمهوری معرفی کند و مردم از او ناراضی باشند دوره بعد نه تنها رئیس جمهور را از دست می دهد، مجالس را هم از دست می دهد و استانداران هم عوض می شوند.
*در اقتصاد یک تورم و یک توهم تورم داریم. رشوه همین طور است. ممکن است یک درصد رشوه بگیرند ولی مردم فکر می کنند همه رشوه می گیرند. یعنی این توهم اتفاق افتاده و آن سرمایه اجتماعی اولیه از بین رفته است.
*الآن زندگی مسئولین رفاهی شده است. دیروز شنیدم که مدیرکل بیمه یک شهر در شمال خانه دو سه هزار متری دارد. همین دیروز استاد دانشگاه پیش من آمده و می گوید کاری کنید که بتوانم یک اتاق اجاره کنم. این تبعیض و فاصله طبقاتی حتما باید برطرف شود. مهمترین مشکل هم ایجاد کار است. یعنی اگر فرد ببیند با گرفتن رشوه می تواند به اندازه ۵۰ سال من درآمد داشته باشد که کار نمی کند. پسر رئیس دانشکده ما در آمریکا بعد از ظهر روزنامه می فروخت. اما اینجا به کسی بگوییم این کار را بکن، می گوید من با یک نفر رفیق می شوم و…
*احمدی نژاد را خود آقای باهنر آورد. آقای باهنر نقش بسیار تعیین کننده ای داشت که ایشان را شهردار کردند. همان موقع گفتند که ایشان مشکل اقتصادی و پرونده اقتصادی باز دارد. آقای باهنر گفت که ما داریم او را برای رئیس جمهوری تربیت می کنیم؛ شما اجازه شهردار شدن او را نمی دهید. همان موقع من مخالف بودم. آقای علی احمدی خیلی به من التماس کرد که وزیر آموزش و پرورش شوم؛ من گفتم نمی آیم. اگر می رفتم حتما وزیر می شدم ولی نرفتم. در یک مصاحبه هم گفتم که او ظرفیت ریاست جمهوری ندارد. خود او هم هیچ وقت نگفت من اصولگرا هستم.
* من به موسوی رأی داده ام. من با موسوی اختلاف داشتم و به خاطر اختلاف استعفا دادم و گفتم نمی خواهم وزیر شما باشم. ولی به خاطر اینکه او را از احمدی نژاد بهتر می دانستم به او رأی دادم.
*اصولگرایان، به خصوص در دور اول، خیلی از احمدی نژاد حمایت کردند. گرچه او نمک نشناسی کرد، ولی آقای باهنر گفت دور دوم می خواهم وزیرش شوم. به او پیشنهاد وزارت داده بودند و قبول نکرده بود ولی به خود من گفت که می خواهم دور دوم وزیر او شوم.
*خیلی از رفتارهای ما باند بازی است. به نظر من، با همه انتقاداتی که دارم، همه وظیفه داریم دولت را کمک کنیم. باور کنید که من هر روز صبح رئیس جمهور را دعا می کنم. برای اینکه اگر رئیس جمهور موفق شود یک مملکت موفق شده است. اگر هم در هر موردی شکست بخورد، کل مملکت شکست می خورد. اگر برجام بد باشد برای کل کشور بد می شود. اگر یک قرارداد غیر منطقی ببندند برای کل مملکت بد می شود. اگر قرارداد خوبی هم ببندند، نفع آن به همه مملکت می رسد. بنابر این موفقیت دولت حتما موفقیت کل کشور است.
* من نسبت به برجام به لحاظ فنی خیلی ایراد دارم. اما داد و بیداد نمی کنم؛ جاهایی لازم بوده بحث علمی کرده ام. باید از تصمیمی که دولت گرفته حمایت کنیم.
*آقای روحانی زمانی که می خواست کاندیدا شود از من سؤال کرد که به نظر شما چه کسی باید رئیس جمهور شود؟ گفتم آقای هاشمی رفسنجانی. گفت اگر او بیاید من نمی آیم. گفت بعد از او چه کسی باید کاندیدا شود؟ گفتم آقای ناطق نوری. گفت اگر او هم بیاید من نمی آیم. گفت بعدش چه کسی باید کاندیدا شود؟ گفتم شما و آقای ولایتی. سال ۹۲ این را گفتم.
*اگر آقای ناطق نوری به عنوان یک فعال سیاسی محور وحدت بیایند خوب است. آقای مهدوی کنی خیلی عالی بود. ولی الآن متأسفانه نه اصولگرایان چنین محوری دارند و نه اصلاح طلبان.