یادگار امام با بیان اینکه نامه امام به گورباچف راه گفت و گو را نشان داد، گفت: هشدار امام به همه تاریخ است؛ موضوع نامه، شوروی سابق است ولی واقعیت این است که هرکس از خداوند و معنویت جدا شود راه را به بی راهه برده است.

به گزارش گفتارنامه به نقل از  جماران، حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی در همایش «مصلح شرق» نکوداشت سی امین سالگرد نامه امام به گورباچف؛ گفت: شوروی برای نسل حاضر یک نام تاریخی است. اما واقعیت این است که شوروی در زمان خودش ابرقدرتی بود که از پس جنگ جهانی دوم ظفرمند بیرون آمده بود و در کل جهان رگه هایی از قدرت آن مشهود بود.

یادگار امام با اشاره به تحولات تاریخی چین، کوبا، اندونزی، ویتنام و برخی دیگر از کشورهای جهان، افزود: در آن دوران در هرجایی از دنیا کمونیست ها حضور داشتند و این طور نیست که به عنوان قصه از آنها عبور کنیم.

وی اظهار داشت: گورباچف دو کار بزرگ دارد که یکی در عرصه اقتصادی و دیگری سیاست درهای باز سیاسی بود. البته او مدعی بود می خواهم به دستورالعمل آخر لنین برگردم و مقداری از آزادی های سیاسی و اقتصادی و حق مالکیت را بپذیرم؛ اما امام در نامه به او می گوید مشکل شما مالکیت و آزادی نیست.

سید حسن خمینی ادامه داد: امام در نامه خود می گوید این نکات باعث می شود جان های جوانی که آزادی خواه، عدالت خواه و ضد ستم بودند و به اشتباه زیر بیرق غرب رفته بودند متوجه شوند این مسیر نیست؛ زیرا تقریبا تا قبل از انقلاب اسلامی ایران هر کسی می خواسته مبارزه کند لاجرم باید از اردوگاه کمونیست سر در می آورد.

وی تأکید کرد: تقریبا همه جهان فهمیده بودند که نفی مالکیت در درون جامعه کارآمد نیست و پذیرفته بودند که نپذیرفتن آزادی انسان ها و حق دخالت در سرنوشت و به رسمیت نشناختن آزادی به اسم عدالت مورد قبول نیست و به سرانجام نمی رساند. تقریبا همه کسانی که دنیا را ورق می زدند احساس می کردند مشکلات درونی این جامعه زیاد است.

یادگار امام یادآور شد: همه این را احساس کرده بودند که جامعه شوروی نمی تواند به ادامه خودش امیدوار باشد و با نپذیرفتن مردم و ذبح آزادی زیر پای عدالت، به نتیجه نمی رسد؛ بلکه یک روزی فرو می پاشد.

وی ادامه داد:  حتی کسانی که این فروپاشی را پیش بینی می کنند می گویند دلیل فروپاشی آن است که مسیر آن حکومت مسیر خلاف فطرت بشر است، اما زاویه ای که امام اشاره می کند این است که مشکل جامعه شما با چیزی غیر از بحران مالکیت و آزادی حل می شود و آن این است که شما به سبب آراء مارکس که گفته بود دین افیون جامعه است به ستیز با دین، معنویت و خدا بر آمده اید و اتفاقا چون خدا را حذف کرده اید عدالت شما سر از حاکمیت گروهی خاص درآورده است.

سید حسن خمینی با اشاره به فجایعی که به نام کمونیسم اتفاق افتاد، اظهار داشت: امام به گورباچف متذکر می شود که به نام عدالت سر از ظلم درآوردید و به نام عدالت آزادی را تباه کردید و به نام حق اجتماع حق فرد را ضایع کردید و توجه نکرید به اینکه انسان به ما هو انسان محترم است و توجه نکردید به اینکه اگر به حقوق زنان، بیمه و بازنشستگی توجه می کنید، ولی انسان فقط گوشت و پوست و ظاهر نیست. چیزی را از انسان غافل شده اید که اتفاقا در دل خود همین انحراف ها را هم داشت؛ شما خدا را فراموش کردید.

وی تأکید کرد: اتفاقا نقطه اختلاف انقلاب ما با کل دنیا همین است که تمام حرکت های انقلابی عدالت خواه، استکبارستیز، استبدادستیز، ضد غرب، ضد سرمایه داری و به دنبال تساوی هستند اما محور حرکت هیچ کدام خدا نیست. نامه امام به گورباچف پیش بینی فروپاشی است؛ اما نه از جنسی که دیگران هم پیش بینی کردند. امام به بنیاد یک تفکر نگاه می کند و می گوید چون از خدا فاصله گرفته اید لاجرم فرو می افتید و پیش بینی دیگری هم دارند این است که دنیای غرب هم اگر بخواهد این مسیر را طی کند دین داری آمریکایی و بردن دین به پستوها است.

یادگار امام گفت: پیش بینی امام نکته دیگری هم در درون خود دارد و آن این است که امام عدالت گرایی و آزادی خواهی را نفی نمی کند؛ اما توجه به این می دهد که همه اینها از درون جوهره ای به نام خدا شکل می گیرد و پیوند شما با خدا است که می تواند این مطلب را برای شما تثبیت کند.

وی با تأکید بر اینکه نامه امام به گورباچف یک امر خیرخواهانه است، تصریح کرد: روس ها در جریان جنگ جهانی دوم فهمیدند که ناسیونالیسم توان ایستادن مقابل نازیست را ندارد و درهای کلیساها دوباره باز شد. اما تا دوره گورباچف این مسأله فقط برای مسیحی ها است. در این دوره کشورهای آسیای میانه جریان اسلام گرایان هم مطرح دوباره مطرح می شوند و صدای اذان از گلدسته ها بلند می شود. امام هم خیرخواهانه می گوید اگر می خواهی بمانی این روش را برو و هم پیش بینی می کند که اگر این راه را نروی فرو می پاشی؛ اتفاقی که بعدا رخ داد و دنیا به آن بهت آور نگاه می کرد.

سید حسن خمینی افزود: این نامه راهی نشان داد که امروز به درد ما هم می خورد و آن “گفت و گو” است. امام نمی گوید هرچه من می گویم بپذیرید، بلکه می گوید اندیشمندان را بفرست و بیایند در قم با علماء صحبت کنند تا از حجاب ها و حصارهای در هم تنیده ذهنی خود خارج شوید.

وی در بخش پایانی سخنان خود گفت: هشدار امام به همه تاریخ است؛ موضوع نامه شوروی سابق است ولی هرکس از خداوند و معنویت جدا شود راه را به بی راهه برده است و راه بی راهه یا اساسا همه چیز را گم می کند و یا بخشی را گم می کند؛ ممکن است به نفع عدالت، آزادی را از بین ببرد، به نفع آزادی، عدالت را از بین ببرد و به نفع هر دو اینها به استعمار توجه نکند و اینکه یک ملت جدای از همه اینها احتیاج به عزت، غیرت و غرور دارد.

یادگار امام ادامه داد: امام در حقیقت می خواستند جبهه شرق را به راه بیاورد. آن وقت ها تعبیر پیمان ورشو را به کار می بردند که آن پیمان شکست خورد و البته نشست ورشو هم که اخیرا برای ملت ایران برنامه ریزی کرده اند قطعا به شکست خواهد انجامید؛ اگر آن ورشو چیزی عایدشان کرد این ورشو هم عایدشان می کند.

وی افزود: امام به جریان شرق گفتند من مصلحانه می گویم به دامن معنویت و فطرت بشری برگردید؛ اما این پیام فراتر از شرق است و غرب را هم می گیرد. امام مصلح دل ها است و این پیام به دل های مردم است.