سکوت اصلاح طلبان معنا و مفهوم ندارد، اصلاح طلبان یا سکوت کردند یا می گویند «ما پشیمانیم و نباید به روحانی رأی می دادیم»، این موضع درستی نیست. اعتبار و سرمایه اجتماعی تنها امتیاز اصلاحطلبان محسوب می شود چون قدرت و تشکیلات ندارند بنابراین باید درباره درستی تصمیم شان برای حمایت از روحانی در سال […]
سکوت اصلاح طلبان معنا و مفهوم ندارد، اصلاح طلبان یا سکوت کردند یا می گویند «ما پشیمانیم و نباید به روحانی رأی می دادیم»، این موضع درستی نیست.
اعتبار و سرمایه اجتماعی تنها امتیاز اصلاحطلبان محسوب می شود چون قدرت و تشکیلات ندارند بنابراین باید درباره درستی تصمیم شان برای حمایت از روحانی در سال ۹۲ و ۹۶ با مردم صحبت کنند و توضیح دهند.
راه برون رفت از وضعیت فعلی این نیست که اصلاح طلبان در انتخابات شرکت نکنند، بلکه برعکس باید براساس واقعیت ها با مردم سخن گفت. رویکردی که بهزاد نبوی دنبال می کند. برخی می گویند چه طور بهزاد نبوی زمان مجلس ششم در اعتراض به نظارت استصوابی شورای نگهبان و ردصلاحیت اصلاح طلبان استعفا کرد اما الان می گوید نباید از اصولگرایان میانه رو مثل ناطق، باهنر و لاریجانی جدا شویم؟ در پاسخ به این افراد می گویم واقعیت ها چشمان خیلی ها را باز کرد.
واقعیت ها باعث می شود که آدم از اوج ایده آلیستی فاصله بگیرد و به خیلی چیزها تن بدهد یا آنها را قبول کند. همان طور که چشمان مرحوم هاشمی رفسنجانی باز شد یا همان طور که چشمان اصلاح طلبان به روی مرحوم هاشمی رفسنجانی باز شد.
ما اصلاح طلبان شاید یک روز مجبور شویم به آقای ناطق نوری و علی لاریجانی رأی دهیم. اینها بستگی به شرایطی دارد که با آن مواجه می شویم بنابراین نباید اسمش را گدایی قدرت گذاشت.
اصلاح طلبان چیزی در دولت دوازدهم به دست نیاوردند و نمی خواستند به دست بیاورند اما در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ و ۹۶ شرکت کردند و به روحانی رأی دادند تا به عقب برنگردیم و سیاست های سال ۸۴ تا ۹۲ بر کشور حاکم نشود. معتقدم کار اصلاح طلبان درست بود که سعی خود را بر این گذاشتند تا مردم را مجاب به حضور در پای صندوق های رأی کنند.