گفتارنامه: بسیاری از ناظران بر عقیده اند وضعیت و موقعیت اصلاح طلبان در مواجهه با جامعه پس از اعتراضات آبان ۹۸ به مراتب ضعیف تر از گذشته شده است تا جایی که برخی معتقدند اصلاح طلبان در اقلیت قرار گرفته اند اما دکتر محمد کیانوش راد سیاست مدار و از اعضای ارشد حزب اتحاد ملت معتقد است «نه تنها اصلاح طلبان در اقلیت هستند بلکه مجموعه نیروهای سیاسی و ارکان تاثیرگذار در اقلیت قرار گرفته اند.»
این نماینده مجلس ششم در خصوص حمایت اصلاح طلبان از روحانی گفت: «رای اصلاح طلبان به روحانی، رای به موقعیت بود نه شخص». کیانوش راد از عدم موضع گیری برخی اصلاح طلبان به بهانه عدم تندروی نیز انتقاد نموده است.
گفت و گوی «گفتارنامه» با وی در ادامه می آید:
پس از اعتراضات اخیر که گستردگی قابل توجهی داشت، موضع دولت را در واکنش به آن چگونه ارزیابی می کنید؟
واکنش دولت در قبال اعتراضات متاسفانه خوب نبود. مردم همدردی خاصی از طرف دولت ندیدند. متاسفانه نوعی روحیه بی نیازی نسبت به احزاب و جریانات سیاسی در دولت مشاهده می شود، و از ابتدای تشکیل دولت روحانی روز به روز این نیاز کم و کمتر احساس شده است. روحانی به بدنه حامیان خودش هم بی توجهی نشان می دهد. در مساله بنزین هم دولت منفعلانه عمل کرد و برخی سخنان دولتی ها بیشتر باعث دلخوری و عصبانیت مردم شد.
به عقیده شما پس از این اعتراضات، اصلاح طلبان باید موقعیت قبلی خود در مواجهه با دولت را حفظ کنند یا این که نسبت جدیدی برای خود در برابر دولت تعریف نمایند؟
حمایت اصلاح طلبان از روحانی، «رای به موقعیت خاص بود تا رای به شخصی خاص». درآن موقعیت خاص، بهترین کسی که می شد از او حمایت کرد روحانی بود. اصلاح طلبان همیشه روحیه انتقادی خویش را حفظ کرده اند. اصلاح طلبان در دفاع از برجام به درستی حامی و همراه روحانی بوده و هستند. در مورد شرایط نامطلوب اقتصادی فعلی هم، بخش عمده ای از مشکلات به علل و شرایط نامطلوب خارجی و تحریم ها برمی گردد و نه تنها دولت، بلکه همه ارکان نظام در خلقِ چنین وضعیتی سهم دارند. قرار نیست همه اشکالات از دولت و همه محسنات از دیگران باشد.
دولت روحانی هم کاستی های خود را دارد و در قضیه بنزین هم بی تقصیر نیست. دولت در این مورد با بی تدبیری برخورد کرد و همین بخشی از عامل بحران شد. مخالفان دولت در ابتدای کار بودند و اگر نخواهیم بگوییم در دم اعتراضات می دمیدند، اما به گسترش اعتراض برای تصفیه حساب با دولت دلخوش وامید بسته بودند. درست مثل آغاز اعتراضات ۹۶ که از مشهد آغاز شد. روزاول تنها پوشش خبری گسترده اعتراضات توسط مخالفان دولت، از جمله خبرگزاری های اصولگرا انجام شد. در هر صورت روحانی باید از مردم به دلیل اطلاع رسانی بد، عذرخواهی می کرد، ولی چنین نکرد. روحیه روحانی و برخی نزدیکان ایشان از این شیوه به دور است. دولت حاضر به قبول اشتباه و تصحیح اشتباه نیست.
می گویند اعتراض حق است و مردم اعتراض کنند. خب اعتراض کردند. چه کسی گوش داد؟ نتیجه چه شد؟ نتیجه حتا پس از این همه خرابی و جان باختن بسیاری افراد، چه شد؟ این همه اعتراض به جایی نرسید، حتا اگر مردم آرام هم انتقاد می کردند، فقط انتقاد کرده بودند و هیچ نتیجه ای نمی گرفتند. تصمیم گیری ها نباید با لج و لج بازی و رو کم کنی همراه باشد. رضایت مردم اصل است. اما پاشنه همچنان بر همان در می چرخد و این مردم را عصبانی وخشمگین می کند.
آیا فاصله گرفتن اصلاح طلبان از دولت جهت بازسازی ارتباط با جامعه را مفید می دانید؟
متاسفانه اعتراض مردم شنیده نمی شود. نشنیدن و بی نتیجه ماندن اعتراضات، به سرخوردگی و سرخوردگی به خشم، خشم به تنفر، و تنفر به انتقام و خشونت کشانده می شود. این سیری خطرناک و پر هزینه و آسیب برای جامعه ایران است. هم حاکمیت و هم مردم و هم ایران، از ادامه این وضعیت متضرر خواهد شد. خویشتن داری، صبوری و تحمل حاکمیت و دولت باید بیش از مردم باشد.
نتیجه این بی تابی و کم حوصلگی، خرابی و آشوب و بازداشت و جان باختن مردم است. این یعنی پمپاژ تنفر و انتقام. بازگشت به قانون اساسی مهمترین مساله است و این که هرکس و نهادی سر جای خودش باشد.
متاسفانه امروز بسیاری از مردم به عدم کفایت نیروهای سیاسی در حل مشکلات خویش رسیده اند و از سویی افراد کم برخوردار و حاشیه نشین از نظر اقتصادی در حال له شدن هستند. سیاست های حاکم هم یا طبقه متوسط را ضعیف و ضعیف تر می کند و از نظر سیاسی و فرهنگی هم، محدودیت ها را افزایش داده است. نتیجه روشن است انفجار در جامعه. کسانی که با بی توجهی به عمق وعلل اعتراضات دی ماه ۹۶ می گفتند چیزی نیست، حالا را ببینند و اگر مسیر همین باشد که هست و اعتراضات ریشه یابی نشود، آینده را هم خواهند دید. نمی خواهم بگویم تحریکات خارجی نبوده و نیست، اما همه چیز را به دشمن و خارجی ها نسبت دادن غفلت از واقعیت هاست. حادثه ای چون آبان ۹۸ فصل جدیدی در جامعه ایران بود. حتا اگر از حوادث ۸۸ و ۹۶ عبور نماییم، از دید سیاسی و جامعه شناختی بدون تردید آبان ۹۸ فصل نوینی است که جامعه و نظام ایران را می توان به قبل و پس از آن تقسیم بندی کرد.
اصلاح طلبان جهت شرکت در انتخابات اسفندماه به دلیل از دست دادن سرمایه اجتماعی خود در موقعیت ضعف بودند. به نظر می رسد پس از اتفاقات و اعتراضات اخیر، این ضعف نمود بیشتری پیدا کرده است و به قول آقای تاجزاده اصلاح طلبان در اقلیت قرار گرفته اند. تحلیل شما در این خصوص چیست؟
تنها اصلاح طلبان در اقلیت نیستند، وضعیت اصول گرایان بدتر است. به صورت کلی مجموعه نیروهای سیاسی و ارکان تاثیرگذار در اقلیت قرار دارند. رضایت قلبی داشتن مردم، تا سکوت کردن آن ها در برابر قدرت فرق دارد و آن را باید جدی گرفت. امروز تقریبا نارضایتی عمیقی در جامعه وجود دارد و مردم از همه چیز و همه کس ناراضی هستند. اگر کسی این را نبیند، سرش را زیر برف گذاشته است.
آیا می توان ادعا کرد اصلاح طلبان عملا قدرت ارتباط گیری خود با جامعه را از دست داده اند؟
خیر این را قبول ندارم. مردم هنوز هم می گویند اصلاح طلبان می خواهند کار کنند اما آنها را با حذف و در بن بست قرار دادن محدود کرده اند. و چون نمی توانند کاری کنند، پس بود و نبودشان فرقی نمی کند. صراحت در بیان حقایق و دفاع بی چون و چرا از حق مردم تندروی نیست. برخی اصلاح طلبان هیچ موضعی نمی گیرند و وقتی از آن ها انتقاد می شود، بهانه می آوردند و می گویند تندروی به صلاح نیست. در حالی که اگر اصلاح طلب حقیقت ها را نگوید که دیگر اصلاح طلب نیست، با قدرت سازش کرده است.