یک نظریه پرداز اصولگرا با بیان اینکه امکان وحدت میان سیاستمداران جریان اصولگرایی امری دور از ذهن است، گفت: اگر این استعدادی که بعضیها برای کشف راههای گیر دادن به مردم دارند را در راه کشف راه حل مسائل بکار میگرفتند الان سوئیس به گرد پای کشور ما هم نمیرسید. به گزارش گفتارنامه امیر محبیان […]
یک نظریه پرداز اصولگرا با بیان اینکه امکان وحدت میان سیاستمداران جریان اصولگرایی امری دور از ذهن است، گفت: اگر این استعدادی که بعضیها برای کشف راههای گیر دادن به مردم دارند را در راه کشف راه حل مسائل بکار میگرفتند الان سوئیس به گرد پای کشور ما هم نمیرسید.
به گزارش گفتارنامه امیر محبیان کنشگر و نظریهپرداز نزدیک به جریان اصولگرا در گفتوگو باخبرنگار سیاسی ایلنا، در پاسخ به این سوال که، با توجه به شرایط ویژه کشور، انفعال نسبی دولت و با توجه به اینکه اصولگرایان، مسئولیت شرایط موجود کشور را متوجه اصلاحطلبان میدانند، فکر میکنید فضای انتخاباتی آینده به نفع کدام جریان سیاسی باشد؟، گفت: رفتار انتخاباتی رایدهندگان تاکنون اینگونه بوده که پس از هر دو دوره که یک جناح بر سر کار بوده است، مردم در یک چرخش جناح مقابل را بر سر کار میآوردهاند.
وی افزود: اگر روند پیشین ادامه یابد احتمال آنکه اصولگرایان بتوانند رای مردم را بسوی خود جلب کنند، بیشتر است، البته در این دوره با تحولات اقتصادی و بینالمللی شاهد ورود فاکتورهای جدیدی در صحنه هستیم که بعید نیست معادلات را بر هم بزند.
وحدت اصول گرایان به مفهوم کلمه دور از ذهن است، اما همگرایی میشود
این کنشگر سیاسی در واکنش به سوالی درباره تلاش اصولگرایان برای تشکیل ائتلافی بزرگ و جامعه میان خودشان از یک سو و اختلاف بر سر لیدری این ائتلاف بین حدادعادل و باهنر از سوی دیگر و همچنین تلاش قالیباف برای حضور مستقل و حتی اختلاف بر سر انتخاب اسمی برای ائتلاف اصولگرایی، با بیان اینکه وحدت به مفهوم دقیق کلمه کاملا دور از ذهن است، اما قادرند روی نوعی از هماهنگی یا حداقل عدم تخاصم به توافق برسند، تاکید کرد: البته اختلافنظرها زیاد است اما ممکن است اقتضائات زمان انتخابات موجب حدی از همگرایی شود.
جریان سوم میتواند منشاء اثر شود
محبیان بروز و ظهور جریان سومی را که با نفی یا نقد دو جریان اصولگرا و اصلاحطلب در حال شکلگیری است را اینگونه ارزیابی کرد: تابحال جریانات سوم در تاریخ انقلاب اسلامی با عدم توجه روبه رو بودهاند اما اگر جریان مستقل صاحب برنامهای که بتواند اعتماد مردم را جلب کند، پدید آید؛ بعید نیست در شرایط فعلی منشاء اثر شود.
هیچ کدام از دو جریان خودشان را آسیب شناسی نکردهاند
این نظریهپرداز اصولگرا در ادامه در واکنش به این سوال که با توجه به شعار سال ۹۶ فکر میکنید این جریانها به ویژه جریان اصولگرایی چه روندی را طی خواهند کرد، تصریح کرد: روشن است که هیچکدام از دوجناح در مورد نقاط ضعفشان آسیبشناسی نکردهاند.
وی یادآور شد: اصلاحطلبان که بصورت مکرر در آستانه انتخابات از همان تز تکراری اعمال فشار بر شورای نگهبان برای کاستن از نظارت استفاده میکنند و اصولگرایان هم بیش از دغدغه برنامه برای ایجاد گشایش در مشکلات و معضلات مردم، متاسفانه دغدغه لیست و راس لیست و بدتر از همه نام تجمع انتخاباتی را دارند. اینها همه دال بر آن است که تحولی در خودشناسی جریانات رخ نداده است.
چند دهه است که اصلاحطلبان از سر ناچاری عمل میکنند
محبیان درباره این موضوع که اصلاحطلبان رد صلاحیتهای شورای نگهبان را علت ضعف در عملکرد خود میدانند، اظهار داشت: یک سیاستمدار عاقل وقتی امکان تغییر محیط بازی را نداشته باشد، سعی میکند در محیط موجود بازی خود را با امکانات فعلی طراحی و به پیش ببرد ؛ چند دهه است اصلاحطلبان بر یک طبل میکوبند و نهایتا به ناچار عمل میکنند!!
وی ادامه داد: آنها باید با تحلیل دقیق شرایط بازی جدیدی را طراحی کنند زیرا جذابیت طرحهای تکراری از میان رفته و رقیب نیز دست آنها را خوانده است.
اصلاحطلبان بهانهتراشی میکنند
محبیان درباره این گزاره اصلاحطلبان که عدم تغییرات مثبت در ارکانهایی که در اختیار دارند (شورای شهر تهران، دولت، و بخشی از مجلس) را ناشی از نداشتن قدرت این نهادها و قدرتمند بودن نهادهای انتصابی میدانند، افزود: این حرف بیش از آنکه نمایانگر واقعیت باشد؛ دال بر بهانهتراشی است. آنها به جای توجیه ضعف عملکرد باید به رفع نقاط ضعفشان بپردازند. شخصا معتقدم مشکل آنها «نمیگذارند» نیست؛ «نمیتوانند» است.
جناحهای موجود پوششدهنده همه مطالبات جامعه نیستند
این تحلیلگر سیاسی برداشت خود از موضوعی تحت عنوان «گفتوگوی ملی» که به تازگی وارد ادبیات سیاسی کشور شده است را تشریح کرد و گفت: گفتوگو اساسا کار خوبی است به شرطی که مفید، ممکن و هدفمند باشد. بحثهایی که در مورد گفتوگوی ملی میشود را اصولا خوب میدانم ولی ناموثر و شاید فاقد هدف روشن هستند. زیرا اساسا مشکل جامعه ما عدم گفتوگوی مردم با هم نیست؛ بلکه عدم تفاهم مسئولان سیاسی و اجرایی با هم و شاید عدم تعریف وظیفه اصلی که خدمت برای مردم؛ آن هم در قالب برنامه و نه فقط حرف است.
محبیان افزود: ضمن همه این موارد قطعا بر این باورم که جناحهای موجود پوششدهنده همه مطالبات جامعه نیستند.
سیاستمداران ما فقط گفتار درمانی بلدند
این نظریهپرداز پیشنیاز تحقق گفتوگوی ملی را نخست، آسیبشناسی وضع موجود و بعد مسئلهشناسی و نهایتا بحث بر سر برنامههای روشن و ملموس برای حل مسائل بیان کرد و گفت: متاسفانه سیاستمداران ما تمایلی برای حل مسائل جز از راه گفتار درمانی ندارند.
سر به سر مردم نگذارید و هر روز داستانی برای فشار روانی آنها طراحی نکنید
این استاد دانشگاه در واکنش به این سوال که با توجه به شرایط سخت معیشت مردم آیا حاکمیت و دولت میتواند در برخی موارد از جمله مسائل اجتماعی و اقتصادی کمی آسانگیرتر باشند، تاکید کرد: در مورد اقتصاد اتفاقا معتقد به نظارت جدی و بیگذشت برای مبارزه با فساد و برای کاهش شکاف طبقاتی هستم اما در مورد مسائل اجتماعی معتقدم باید با گذشت و نرم رفتاری عمل کرد.
وی با بیان اینکه توصیه روشن من این است که زیاد سر به سر مردم نگذارید، گفت: بکوشید مشکل مردم را حل کنید نه آن که هر روز داستانی جدید برای افزایش فشار روانی بر آنها طراحی کنید.
این فعال سیاسی اصولگرا ادامه داد: اگر این استعدادی که بعضیها برای کشف راههای گیر دادن به مردم دارند را در راه کشف راه حل مسائل بکار میگرفتند الان سوئیس به گرد پای کشور ما هم نمیرسید.
محبیان در پایان درباره این موضوع که بعضی وزرای دولت میگویند که برخی در داخل کشور نمیگذارند آنها کارشان را در رویاروی با دشمن انجام دهند، گفت: من شخصا مبهم حرف زدن در این موارد را نمیپسندم، اگر کسی مانع کار درست و خیر است صراحتا باید بیان کرد والا مبهمگویی هم به نتیجه نمیرسد و هم اگر به نتیجه برسد نقد هم در آن فضا سلاخی خواهد شد.